سرویس سیاست مشرق- فائزه هاشمی فعال سیاسی اصلاحطلب با انتشار یک نامه از اصلاحطلبان تندرو خواست تا انتخابات را تحریم کنند! در این نامه که در وبسایت اینترنتی ایران وایر نزدیک به جامعه بهائیت منتشر شده است عضو حزب کارگزاران نوشته است که زمان آن رسیده است که اصلاحطلبان از گفتار درمانی دست کشیده و به سمت شورشهای خیابانی حرکت کنند.
فائزه هاشمی در بخشی از این نامه نوشته است: «گفتار درمانی در شرایط فعلی اصالت و جذابیتی نداشته و برای مردم دیگر مهم نیست که قدرت در دست کدام حزب سیاسی باشد. اگر متفاوت عمل کردیم، اگر از واژهها محافظت کردیم، اگر طلسم خود را شکستیم و در انتخابات شرکت نکردیم، میتوانیم با فراگیر کردن حقیقت، مسیر را سخت، آنها را مجبور به تغییر سیاست و تغییر نقشه و در نهایت قدرتی را که به آنان دادهایم، پس بگیریم.»
به نظر در روزهایی که اکانتهای منتسب به منافقین با نام «جوانان محلات» از کار افتاده است، فائزه دست به کار شده و به جای آنها فراخوان میدهد، فائزه هاشمی پیش از نوشتن این دستورالعمل در نشست اینترنتی منافقین با عنوان «گفتگو برای نجات ایران» نیز شرکت کرده بود و در آن خواهان براندازی شده بود.
بیشتر بخوانید:
چرا پیک منافقین از تاجزاده تا شاهزاده را به خط کرده است؟برگزاری کلاس آموزشی سرپل منافقین با اسم رمز رفراندوم برای نجات ایران!
بررسی نامه دختر هاشمی و نیز برخی مطالب مطرح شده از سوی چهرههای جریان اصلاحات پس از انتخاب آذر منصوری به عنوان رئیس جبهه اصلاحات بیانگر اتخاذ طراحی ویژه برای پیوند جریان اصلاحات با اغتشاشات پاییزی در سال گذشته است.
مروری بر مطالب مطرح شده از سوی اصلاح طلبان حکایت از آن دارد که آنان در خصوص عمل به توصیه خاتمی مبنی بر انتخاب یک زن به عنوان رئیس جبهه اصلاحات تاکید می کنند که پس از فتنه پاییزی با رمز مهسا، جبهه اصلاحات نشان داد که خودش را با تغییرات و مطالبات اجتماعی هماهنگ کرده است.
به باور اصلاح طلبان، اگر فتنه مهسا را یک متر و معیار قرار دهیم به این معنا که سطح مطالبات اجتماعی و سیاسی در ایران وارد یک مرحله نوینی شده و یکی از مهمترین ارکان جامعه ایران یعنی زنان خواستار سهم بیشتری از اثر گذاری در حوزه اجتماعی و سیاسی هستند، بهنظر میآید انتخاب آذر منصوری یک هم آوایی و همگرایی با این سطح از مطالبات اجتماعی است.
برخی اصلاح طلبان همچنین دو آسیب و خطر را به آذر منصوری گوشزد کرده و تصریح می کنند که خطر نخست آن است که وی بجای اینکه نماینده اجماع و معدل اصلاح طلبان با همه تنوع ها باشد، در شکل دبیرکل حزب اتحاد ملت نقش بازی کرده و شکاف عمیقی را در جریان اصلاحات موجب شود.
این بخش از اصلاح طلبان اما خطر دوم را عدم توجه به گفت و گو و تعامل با حاکمیت و ساختار عنوان کرده و تصریح می کنند آذر منصوری امروز رهبر جریان اصلاحات است و جریان اصلاحات را باید هدایت کند و از شکل یک عنصر صرفا مبارز و کنشگر سیاسی به یک رجل سیاسی یا یک بوروکرات سیاسی باید بدل شود. چون اگر جریان اصلاحات می خواهد در حاکمیت شرکت کند یا نکند نیازمند نوعی گفت و گو و تعامل با حاکمیت و ساختار است و اینجاست که باید آذر منصوری مبارز به آذر منصوری سیاستمدار بدل شود و این ملزومات و ابزاری دارد که باید به آن توجه کرد.
اصلاح طلبان همچنین انتخاب آذر منصوری را دارای دو پیام ارزیابی کرده و تاکید می کنند، اول اینکه اگر زمینه برای ورود جریان اصلاحات در انتخابات فراهم شود این جریان به شکل پویاتر، اجتماعیتر و هم زیستتر با مطالبات اجتماعی مخصوصا زنان در انتخابات شرکت می کند. معنای دوم اما آن است که اگر شرایط برای ورود اصلاح طلبان در انتخابات متناسب با آن معیارهایی که مطالبه می کنند نباشد آذر منصوری باز بهترین فردی است که می تواند مطالبات رادیکال را نمایندگی کند. لذا این انتخاب هم فرصت است و هم تهدید، بستگی دارد به اینکه ببینیم حاکمیت از خود چه پالس و نشانههایی بروز می دهد.
بنا بر تاکید اصلاح طلبان، اگر شورای نگهبان نامزدهای اصلاحطلبان رادیکال را تائید صلاحیت کند آنها با تکیه بر ستادهای انتخاباتی حزب اتحاد(بدنه سیاسی گروهک منحله مشارکت) در انتخابات شرکت خواهند کرد؛ اما اگر این فضای مطلوب شکل نگیرد با تکیه بر رادیکالیسم منصوری اصلاحطلبان روی موج اغتشاشات پاییز سال قبل سوار خواهند شد.